ریشه لغوی
لغت مینرال (کانی) که از قرون وسطی مورد استعمال قرار گرفته از لغت یونانی Mna (متشابه لاتینی آن Mina است) به معنی "کانی" یا "گردال" (از نظر معدن شناسی) مشتق شده است، لذا نام فارسی آن یعنی "کانی" معروف موادی است که از کانسارها بدست میآورند.
نگاه اجمالی
قرنها پیش از دستیابی انسان به فلزات و علم استخراج و مصرف آنها ، برخی از سنگها و کانیها مهمترین ابزار دفاعی ، زراعی و شکار بشر محسوب میشدهاند. بشر اولیه جهت تهیه ابزار سنگی از مولد دارای سختی زیاد همچون سنگ چخماق ، کوارتزیت ، ابسیدین ، کوارتز و ... که در محیط زندگیاش فراوان بوده استفاده کرده است. نحوه استفاده و بکارگیری این مولد آنچنان در زندگی و پیشرفت انسان مؤثر بوده است که بر این اساس زمان زندگی انسان اولیه را به سه دوره دیرسنگی ، میانسنگی) و نوسنگی تقسیم شدهاند. همزمان با شناخت فلزات و استخراج آنها عصر فلزات آغاز گردید. احتمالاً اولین فلز استخراج شده در حدود 450 سال ق.م ، مس بوده است. کانیها از نظر فیزیکی و شیمیایی اجسام طبیعی و همگن هستند که تقریبا منحصرا بصورت بلور و یا لااقل توده بلورین حاوی ذرات ظریف و ریز تا درشت تشکیل میگردند. فقط معدودی از کانیهایی که آنها را بصورت جامد میشناسیم، به حالت بی شکل و یا ژلهای وجود دارند. با توجه به همگن بودن شیمیایی کانیها ، ترکیب آنها را میتوان بوسیله فرمول نشان داد. مع ذلک این فرمول در بسیاری از حالات ، منظور عادی شمی را مجسم نمیکند، به این جهت در نگارش آن مفاهیم کریستالو شیمی به مقیاس وسیعی باید منظور گردد. برای معرفی کانیها علاوه بر فرمول آنها ، تمام خواص فیزیکی مانند خواص نورانی ، الکتریکی ، مقاومت ، سختی و بالاخره خاصیت بلورشناسی نیز مورد بررسی قرار میگیرد. اساس مطالعه این خواص موضوع کانی شناسی عمومی را تشکیل میدهد.
تاریخچه
مصریان قدیم شش هزار سال قبل از میلاد در صحرای سینا فیروزه را به خاطر رنگ زیبایش استخراج میکردند. انسانهای عهد حجر ، سنگ آتشزنه را که دارای سطح شکست تیز است، به عنوان چاقو و سرنیزه ، جهت تراشیدن چوب و تهیه نوک تیز کمان به کار میبرند. علاوه بر تفریت که دارای سطح شکست منحنی شکل است برای تهیه تبر و از سنگ آتشزنه و پیریت جهت تهیه آتش استفاده میکردند. عهد حجر زمانی خاتمه یافت که انسان توانست در نتیجه تجارب گوناگون از مس و قلع آلیاژی به نام مفرغ یا برنز تهیه کند. در طی عهد برنز بشر قرنها تجربه اندوخت تا سرانجام حدود 1000 سال قبل از میلاد مسیح به کشف و تهیه آهن توفیق یافت. به روایت دیگر حدود 2700 سال قبل عصر مفرغ آغاز شد که در این عصر انسان ابزار خود را از این آلیاژ تهیه مینموده است. حدود 3000 سال ق.م مصریها از ذوب سیلیس ، شیشه تهیه نمودند و قرنها پیش از میلاد مسیح چینها در فسیلها از کائولن ابزار چینی میساختهاند. در طول تاریخ اطلاعات بسیاری در رابطه با چگونگی شکل گیری ، جنس ، ساختمان و سایر خصوصیات کانیها بدست آمده است. سیر تحولی و رشد
اصولا یونانیها نخستین ملتی بودند که جنبه علمی کانیها را بررسی کردند مثل تالس ملطی که 485 سال قبل از میلاد به خاصیت کهربایی کانیها اشاره کرده و تمیش تکلس (527-549 ق.م) که دست به استخراج معادن زد. یک کتاب سنگ شناسی (الاحجار) که به ارسطو (322-384 ق.م) نسبت میدادند بعدها معلوم شد که در سده هشتم نوشته شده ، ولی کتابی از شاگردش یتوفر است (288-372 ق.م) بجا مانده بنام "راجع به سنگها" که شاید بتوان گفت اولین کتاب علمی کانی شناسی است. کتاب با ارزش دیگری که بعدها نوشته شد بوسیله پزشک رومی جالینوس (201-113 م) بود. اثر دانشمند عالیقدر ایرانی ، ابو علی سینا (1037-970) تحت عنوان "درباره کانیها" را شاید بتوان گفت اولین کتابی است که کانیها را بطور سیستماتیک به چهار دسته تقسیم کرده است. از اروپاییان از کانی شناس آلمانی آلبرت فون بول (280-119 م) یاد میکنیم این شخص که به ماگنوس معروف است داراری پنج جلد کتاب از زمینه کانی شناسی است. از دو شخصیت دیگر آلمانی به نامهای باسیلوس والنتین و آگریکولا (1623-1555) یاد میکنیم که شخص اخیر بعدها به پدر کانی شناسی معروف گشت. آخرین شخصی که کانیها را از نظر ظاهری مورد مطالعه قرار داد، کانی شناس روسی لموسوف (1711-1765) بود. در سال 1669 یک دانشمند دانمارکی به نام نیلس استنسن قانون ثابت بودن زوایا را کشف کرد. در همین سال شخص دیگری به نام اراسموس بارتولینوس موفق به کشف شکست مضاعف کلیست ایسلندی گردید. قانون پارامتر وایس آلمانی در دهه دوم قرن بیستم وضع کرد. در سال 1830 هسل 32 کلاسه را ثابت کرد، پس از آن با استفاده از محاسبات ریاضی فدروف روسی و شنفلیس آلمانی 230 شبکه فضایی را ثابت کردند. با کشف اشعه ایکس بوسیله رنتگن ، تحول عظیمی در کانی شناسی بوجود آمد بدینوسیله برای اولین مرتبه ماکس فون لاوه موفق به مطالعه ساختمان داخلی کریستال گردید. بعد از اینکه استفاده از اشعه ایکس در کانی شناسی نشان داده شد، براگ در سال 1913 اولین ساختمان یعنی شبکه نمک طعام را معرفی نمود.
کانی چیست؟
کانی عبارت است از عناصر یا ترکیبات شیمیایی طبیعی جامد ، همگن ، متبلور و ایزوتروپ با ترکیبات شیمیایی نسبتاً معین که در زمین یافت میشود. خواص فیزیکی کانیها در حدود مشخص ممکن است تغییر نمایند. کانیها به صورت اجسام هندسی با ساختمان اتمی منظم متبلور میگردند که به آن بلور میگویند. اگر بلور یک کانی را به قطعات کوچک و کوچکتر تقسیم نماییم سرانجام به کوچکترین جزء دارای شکل هندسی منظم خواهیم رسید که آن را واحد تبلور ، سلول اولیه و یا سلول واحد بلور مینامند. از کنار هم قراردادن واحدهای تبلور شبکه بلور که سازنده اجسام متبلور است ایجاد میگردد. علاوه بر کانیهای متبلور با دستهای از ترکیبات دارای تمامی خواص کانی بجز سیستم تبلور میباشند که این دسته را شبه کانی مینامند و شرایط تشکیل کانیها بسیار متفاوت است ، برخی مانند پیریت ممکن است در شرایط بسیار متنوعی ایجاد گردند در حالیکه برخی دیگر به عنوان شاخص کانی ، فشار ، دما وجود عناصر رادیواکتیو و ... مورد استفاده قرار میگیرند. همه کانیها به استثنا شبهکانیها در یکی از 7 سیستم تبلور شناخته شده متبلور میگردند. برخی از کانیها در شرایط مشابه در کنار هم تشکیل میگردند که به آنها پاراژنز با کانیهای همراه گفته میشود. کانیها در طبیعت در اندازههای بسیار متفاوتی یافت میشوند که بر این اساس آنها را به درشت بلور ، متوسط بلور ، ریز بلور و مخفی بلور تقسیم مینمایند. برخی از انواع درشت بلور و متوسط بلور در نمونههای دستی قابل تشخیص بوده ، انواع ریز بلور توسط میکروسکوپهای قوی و کانیهای مخفی بلور را به کمک اشعه ایکس و میکروسکوپهای الکترونی میتوان شناسایی نمود. اهمیت اقتصادی کانیها
کانیها دارای ارزش اقتصادی بسیار زیادی میباشند، بطوری که اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان نظیر شیلی ، گینه ... بر اساس مواد معدنی پایهریزی شده است. اگر چه بسیاری از کانیها دارای ارزش درمانی ویژه خود هستند و حتی تعدادی به عنوان مواد سمی و مهلک مورد استفاده قرار میگیرند، ولی افرادی نیز وجود دارند که همراه داشتن کانیهای معین را در درمان برخی از بیماریهای موثر میدانند. در سراسر جهان عده زیادی علاقمند به جمعآوری مجموعههای کانی هستند، در یک پیک نیک خانوادگی میتوان نمونههایی از این خلقت زیبای خداوند جمعآوری نمود. با توجه به اینکه در کشور ما کانیهای متنوعی وجود دارند و بسیاری از آنها قابل دسترس میباشند. کانیها از دوران پیش از تاریخ ، نقشی اصلی در نحوه زندگی بشر و استاندارد زندگی وی داشتهاند. با گذشت هر قرن ، اهمیت اقتصادی کانیها به گونهای فزاینده بیشتر شده و امروزه به اشکال بیشماری ، از احداث آسمانخراشها گرفته تا ساخت رایانه به آنها وابستهایم. تمدن جدید ، به طور شگفت آوری به کانیها وابسته است و کاربرد وسیع آنها را الزامی کرده است. تعداد کمی از کانیها مانند تالک ، آزبست ، گوگرد و ... به همان شکل استخراج شده ، معروف میشوند. اما بسیاری از آنها را برای به دست آوردن یک ماده مفید ، باید در آغاز فرآوری کرد. برخی از محصولات آشناتر عبارتند از : آجر ، شیشه ، سیمان ، گچ و چیزی در حدود بیست فلز از آهن گرفته تا طلا. کانسنگهای فلزی و کانیهای صنعتی در همه قارهها و در هر جا که کانیهای خاص به اندازه کافی تمرکز یافته و استخراج آنها اقتصادی باشد، استخراج میشوند. مباحث مرتبط با عنوان
کانی
بلور
سنگ شناسی
شبکه بلوری
بلور شناسی
نظرات
document.write(get_cc(4639056))
( 1 نظر )
لینک نوشته
شنبه، 22 بهمن، 1384 - bahram serky
انواع سنگهای آذرين
دیدکلی
چندین سیستم مختلف برای طبقه بندی سنگهای آذرین ارائه شده است. نکته مشترک تمامی این سیستمهای طبقه بندی این است که در جزئیات همگی جنبهای اختیاری و مصنوعی داشته و متکی به پارهای خواص هستند که نمیتوان آنها را از روی نمونه دستی و یا در صحرا تعیین کرد. در طبقه بندی سنگهای آذرین بافت و ترکیب سنگهای آذرین از مهمترین مواردی هستند که باید در نظر گرفته شوند. در این نوع طبقه بندی نمودارهایی که در آنها نسبت سیلیکاتها در هر یک از سنگهای آذرین را نمایش میدهد کاربرد دارند. سنگهای آذرین روشن
این سنگها از رنگی روشن و نیز وزن مخصوصی نسبتا کم برخوردارند. گاهی اوقات این سنگها را تحت عنوان سنگهای سیاسی میشناسند. دو سنگ ، گرانیت و گرانودیوریت روی هم رفته 95 درصد از کل سنگهای آذرین قارهای ناشی از انجماد ماگما را تشکیل میدهند.
گرانیت سنگی دانهای است و ترکیب کانیایی آن شامل دو قسمت فلدسپات اورتوکلاز + یک قسمت کوارتز + یک قسمت فلدسپات پلاژیو کلاژ + مقادیر ناچیزی از آهن – منیزیمدارها.
سنگهایی که ترکیب کانی شناسی آنها مشابه گرانیتها باشد ولی به جای بافت دانهای دارای بافت ریز بلور باشد، ریولیت نامیده میشود. معادل شیشهای گرانیت ابسیدین نام دارد. این سنگ معمولا ظاهری قیرگون دارد و کاملا سیاه است ولی باید توجه داشت که اگر قطعهای بسیار نازک از ابسیدین را که ظاهری نیمه شفاف دارد را در مقابل زمینه روشن قرار دهیم رنگی سفید دودی از خود نشان میدهد.
سنگهای آذرین تیره
بر اساس تخمین های انجام گرفته 98 درصد از حجم کل سنگهای تشکیل شده از ماگماهای بیرون ریخته بر روی سطح زمین ترکیبی بازالتی ، آندریتی دارند. واژه مترادف بازالت سنگ پلاکانی است و این اسم از آنجا ناشی میشود که بازالت در برخی از بیرون زدگیها ، ستونهایی تشکیل میدهد که ظاهری شبیه به پلکان دارند. این ستونها حاصل فرآیند سرد شدن بوده و در اثر هوازدگی ظاهر میشوند. بازالت بافتی ریز بلور داشته و ترکیب کانی شناسی آن به شرح زیر است:
یک قسمت فلسپار پلاژیوکلاژ + یک قسمت آهن – منیزیمدارها.
گابرو سنگی است که ترکیبی مانند بازالت داشته اما بافت آن به جای ریز بلورین بودن دانهای است.
پریدوتیت سنگ آذرینی با بافت دانهای است که عمدتا از آهن – منیزیمدارها تشکیل میشود.
سنگهای آذرین بینابینی
هنگامی که در نمودار طبقه بندی سنگها از جهت دربر دارند سنگهای روشن به طرف جناح دربرگیرنده سنگهای تیره حرکت میکنیم. ترکیب سنگهای آذرین بطور پیوسته از نوعی به نوع دیگر تغییر مییابد. آندزیت نامی است که به سنگی آذرین و ریزبلوری که ترکیبی بین گرانیت و بازالت دارد اطلاق میشود. این سنگها برای اولین بار در کوههای آند در آمریکای جنوبی دیده شدند و نام آنها نیز از همین امر ناشی شده است. آندزیتها اکثرا در مناطق اطراف اقیانوس آرام یافت میشوند و معادل دانهای آندزیت ، دیوریت نام دارد. پگماتیت
محلولهایی را که در مراحل آخر سرد شدن و انجماد ماگما تولید میشوند، محلولهای گرمایی مینامند. از تبلور این محلولها سنگ آذرین بسیار درشت دانهای موسوم به پگماتیت تشکیل میشود از واژه لاتین پگمات به معنی به هم بافته شده مشتق شده است. کوارتز و فلدسپات پتاسیمدار کانیهای اصلی حاصل از تبلور محلولهای گرمایی هستند. پگماتیتها صرفا بر مبنای اندازههای غیر عادی دانههای کانی موجود قابل تشخیصاند.در معدودی از پگماتیتها دانههای فلدسپات پتاسیم و کوارتز رشد در هم داشته و اساسا یک واحد را تشکیل میدهند. در این پگماتیتها کوارتز رنگی تیره تر از فلدسپات داشته و در نتیجه شکل کلی آن شبیه کتیبههای باستانی آشوری و بابلی است. به همین علت این نوع رشد در هم به ساختار گرافیک شهرت یافته است (از واژه لاتین گرافین به معنی نوشتن مشتق شده است). سنگهای آذرین کره ماه
تجزیه شیمیایی سنگهایی که طی ماموریتهای مختلف سفینه آپولو از کره ماه به زمین آورده شد نشان میدهد که بجز در مورد فقدان آب و اکسیژن آزاد ، ترکیب سنگهای کرده ماه بسیار شبیه ترکیب سنگهای زمین است. اکثر سنگهای ماه از نظر منشا آذرین هستند. برای مثال سنگهای حوضچه ماریا همه گدازههای بازالتی و نمونههای مناطق مرتفع ماه همه از انواع گابرو ، نوریت (گابرویی متشکل از پلاژیوکلاز و پیروکسن ارتورومبیک) و آنورتوزیت (سنگی عمدتا متشکل از پلاژیوکلاز کلسیمدار) تشکیل شدهاند.
مباحث مرتبط با عنوان
آندزیت
بازالت
بافت سنگهای آذین
پگماتیت
پیروکسن
توده سنگهای آذرین
دیوریت
رده بندی سنگهای آذرین
سنگ شناسی آذرین
گابروها
گرانیت
ماگما
سنگ شناسی یا پترولوژی
واژه Petrology به معنای سنگ شناسی در سال 1811 توسط پینکر تون ابداع و به کار برده شد. این نام از کلمات یونانی petra به معنی سنگ و logos به معنی بحث کردن مشتق گردیده است. سنگ عبارت از یک جسم طبیعی است که از یک کانی یا مجموعه ای از چند کانی تشکیل شده است و سنگ شناسی به معنای اعم قسمتی از علم زمین شناسی است که در آن راجع به طرز تشکیل ، منشا و همچنین توصیف و طبقه بندی و ترکیب سنگها صحبت می شود.سنگ شناسی توصیفی قسمتی از سنگ شناسی است که در آن راجع به ترکیب ، مشخصات و طبقه بندی سنگها صحبت می شود. در سنگ شناسی توصیفی بسته به دقت مورد نظر از چشم غیر مسلح یا حداکثر با ذره بین دستی ، میکروسکوپ ، تجزیه شیمیایی ، دیفراکسیون اشعه ایکس و ... استفاده به عمل میآید.
سه خانواده سنگ
زمین شناسان ، بر پایه مشاهدات انجام شده ، سنگهای زمین را از نظر منشا به سه گروه اصلی تقسیم کرده اند که عبارتند از :
سنگهای آذرین
سنگهای رسوبی
سنگهای دگرگونی
سنگهای حد واسط
سنگهای آذر آواری و توفها : این سنگها ، جزو سنگهایی هستند که از نظر ماده اولیه جز سنگهای آذرین و از نظر محل و طرز تشکیل جز سنگهای رسوبی هستند.
میگماتیتها : میگماتیتها در زبان یونانی به معنی اختلاط است و عبارت از سنگی مرکب و ناهمگن که قسمتی از آن رنگ روشن و ظاهر گرانیتی داشته و قسمت دیگر از نوع گنیسی و از کانیهای تیره تشکیل شده است. این سنگ حد واسط سنگهای آذرین و دگرگونی است.
گرانیت آناتکسی : این گرانیتها منشا رسوبی دارند و معمولا رسهای شیستی سرشار از کوارتز ، گریواک و آرکوز مولد این گرانیت میباشند. اگر این سنگهای رسوبی تحت تاثیر دگرگونی ناحیهای شدید قرار گیرند ، بخشی از این سنگها ذوب شده و ماده حاصل از ذوب در فرآیندهای سنگزایی مجدد یعنی تولید ماگمای پالین ژنتیک یا گرانیتهایی که از ذوب رسوبات به وجود می آیند ، شرکت میکند.
در سنگهای رسوبی در اثر دیاژنز تغییراتی صورت میگیرد که در این صورت نه میتوان این سنگها را سنگهای رسوبی اولیه دانست و نه میتوان آنها را جزو سنگهای دگرگونی طبقه بندی کرد.
مباحث مرتبط با عنوان
سنگ آذر آواری
سنگ آتشفشانی
سنگ آذرین
سنگ دگرگونی
سنگ رسوبی
سنگ شناسی آذرین
سنگ شناسی دگرگونی
سنگ شناسی رسوبی
فرآیندهای سنگزایی
فرسایش سنگ
کانی شناسی
گرانیت آناتکسی
میگماتیت
هوازدگی
پرویدوتیت
پرویدوتیتها سنگهای نفوذی فانریتیک تمام بلورین هستند که دارای کانیهای زیر میباشند. کانیهای فرومنیزین شامل اولیوین ، پیروکسن و هورنبلند 85 تا 95 درصد ، پلاژیوکلازهای کلسیک کمتر از 10 درصد. انواعی که در آنها الیوین اصلی است پریدوتیت نامیده می شوند.چنانچه الیوین وجود نداشته و یا مقدار آن کم باشد. سنگ را پرکنیت Perknite مینامیم. اگر مقدار پلاژیوکلازهای کلسیک این سنگها زیاد شوند سنگ سمبت تروکتولیت و گابرو میل خواهد کرد.
کانیهای پریدوتیتها پریدوتیتها و پرکنیتها بر حسب نوع کانی فرومنیزین که همراه با الیوین در آنها وجود دارد طبقه بندی میشوند. الیوین این سنگها معمولا فرستریت است ولی در بعضی از انواع تفریق شد. و انواع متوسط الیوین یا هورتونولیت ممکن است وجود داشته باشد. در بعضی از انواع نادر پریدوتیتها الیوین از نوع مونتی سیلیت است. پیروکسن منوکلینیک آنها دیوسپید ، اوژیت ، دیوسپیدیک و یا اوژیت است.پیروکسن ارتورومبیک معمولا انستاتیت است ولی هیپرسن نیز گاهی دیده میشود. آمفیبولها معمولا به رنگهای قهوه ای یا سبز رنگاند. میکای این سنگها معمولا بیرنگ تا قرمز روشن یا فلوگوپیت قهوهای رنگ است. کانیهای فرعی این سنگها خیلی زیاد است و مهمترین آنها عبارتند از : پنتلاندیت ، پلاتین ، اپاتیت ، پیروپ ، پروسکیت ، کرندون ، منیتیت ، ایمنیت ، کرومیت ، پیریت ، پیروتین ، آنورتیت و گاهی آنالیسم و نفلین.کانیهای که در نتیجه دگرسانی تشکیل میشود عبارتند از : ترمولیت ، اکتینوت ، کامینکتونیت ، آنتوفیلیت ، فلوگوپیت ، کلریت ، سرپانتین ، تالک ، منیزیت ، دلومیت ، کلسیت ، اسفن.
تقسیم بندی پریدوتیتها بر اساس کانیهای فرومنیزین
دونیت : کانی فرومنیزین آن الیوین است.
هارزبورگیت : کانیهای فرومنیزین الیوین+ انستاتیت (هیپرستن)
ورلیت : کانیهای فرومنیزین الیوین+ پیروکسنهای منوکلینیک (معمولا اوژیت)
لوزولیت : کانیهای فرومنیزین الیوین+ هر دو نوع پیروکسن ها
کورتلاندیت : کانیهای فرومنیزین الیوین+ هورنبلند
پیروکسنیت : کانیهای فرومنیزین پیروکسن ها (انستالیت ، هیپرستن ، اوژیت)
هورنبلند : کانیهای فرومنیزین آن هورنبلند میباشد.
انواع پریدوتیتها
کمبرلیت یک نوع پریدوتیت میباشد که دارای الیوین ، فلوگوپیت با کمی مونزیت ، دیو سپید ، پیروپ ، ایلمینیت و کرومیت است که بعضی از آنها الماسدار میباشند.
پیکرمیت پیکرمیت اسمی است برای انواعی از پریدوتیتها که دارای الیوین زیادی میباشند و دارای مقداری اوژیت و مقداری پلاژیوکلازهای کلسیک است که چه بصورت کانی اصلی و چه به عنوان فرعی در آنها وجود دارد.
ساخت و بافت پریدوتیتها تمام کانیهای این سنگها بیشکلاند. انواع پرالیوین آنها مخصوصا دونیتهای دارای بافت موزاییکی با دانههای مساوی است. اندازه دانهها از متوسط تا خیلی درشت تغییر میکند. سنگهای که دارای بافت دانه ریز باشند خیل کمیاب است. انواع پورفیری آنها خیلی نایاب است مگر در تودههای نفوذی کوچک ساخت لایهای در این سنگها بخصوص در پریدوتیتهایی که در لوپولیتها تشکیل میشود زیاد دیده میشود که وجد لایههای کرومیت آنها را مشخص میکند. دانههای الیوین ممکن است نیمه موازی باشد و بافت نیمه جریانی سنگ بدهد.
محل تشکیل پریدوتیها پریدوتیتها همراه با گابروها و آنوزیتها در لوپولیتها و تودههای لایهای شکل ضخیم در اثر تفریق تشکیل میشود. دایکها ، سیلها و دودکش مانندها اشکال دیگری است که این سنگها در آنها ظاهر میشود. امروزه تصور میشود که این سنگها وقتی که در مجموعه افیولیتها ظاهر میشوند قسمتی از گوشته اقیانوسی هستند که در قارهها جاگیر شدهاند.پریدوتیتها سنگهای اولترابازیک و معمولا اولترامافیک هستند و از نظر زمین شناسی اقتصادی به علت کرومیت و نیکل حائز اهمیت زیادی میباشند. کرماتیتها گدازههای معادل پریدوتیتها هستند که دارای بافت منحصر بفرد خودشان که به نام بافت اسپینیفکس خوانده شود میباشند.
مباحث مرتبط با عنوان
آنورتیت
اوژیت
اولترامافیک
اولیوین
ایلمینیت
لوپولیت
پلاژیوکلاز
پرکنیت
پیروکسن
پیریت
سنگ شناسی آذرین
طبقه بندی سنگهای آذرین
گابرو
هورتونولیت
هورنبلند
نظرات
document.write(get_cc(4637857))
( نظر بدين )
لینک نوشته
جمعه، 21 بهمن، 1384 - bahram serky
بازالت
بازالت عبارت از سنگ آتشفشانی تمام بلورین ، نیمه بلورین و گاهی شیشهای است که دارای بافت آفانیتی است و گاهی نیز بصورت تودههای تموذی کم عمق ظاهر میشود مهمترین کانیهایی که در این سنگها دیده میشوند عبارتند از پلاژیوکلاز (لابرادوریت) 40 تا 60 درصد ، کانیهای فرومنیزین (پیوکسنهای منوکلینیک و الیوین) 35 تا 55 درصد. ترکیب متوسط پلاژیوکلازهای یک سنگ باید لابرادوریت یا بازیک تر از آن باشد تا بتوان آنرا جزو دسته بازالتها قرار داد.
معمولا تغییرات زیادی در ترکیب پلاژیوکلازها دیده میشود. بلورهای درشت ممکن است آنورتیت ، بتیونیت و یا در اکثر حالات لابرادوریت باشد و این پلاژیوکلازها خیلی وقت ها زونه هستند. بلورهای درشت هر چه اندازه شان کوچکتر باشد اسیدی ترند و پلاژیوکلاز خمیره از آنها هم اسیدی تر است. بلورهی درشت پلاژیوکلاز از نوعی است که در درجه حرارت زیاد تشکیل شده است. انکلوزیونهای شیشهای و الیوین در آنها دیده میشود. ماکلهای آلبیت ، پریکلین و کارسباد بخوبی در خیلی از بلورها مشهود است.
کانیهای فرومنیزین بازالتها
در بازالتهای دانه درشت بلورهای بزرگتر پیروکسن از نوع اوژیت و دیو سپیدیک است، در صورتی که بلورهای کوچک از نوع پیژونیت میباشد. در بازالتهای دانه ریز یک نوع پیروکسن نیمه پایدار باهم اوژیت ساب کلسیک دیده میشود. هیپرستن نیز ممکن است در بازالتها دیده شود. ولی خیلی کمتر از اوژیت که اکثرا در بازلتها وجود دارد. الیوین در سنگها دیده میشود و ممکن است ترکیب آن در یک سنگ تغییر کند بطوری که دانههای ریزتر دارای آهن بیشتری باشد.
کانیهای فرعی بازالتها
کوارتز بصورت کانی فرعی ممکن است دیده شود ولی مقدار آن در حدود 10 درصد باشد سنگ را به اسم کوارتز بازالت مینامیم. کریستوبالنیت نیز در خمیره بعضی از بازالتها زیاد دیده میشود. اورتوز در صورتی که وجود داشته باشد. مقدارش ناچیز است ولی در برخی انواع بازالتها ممکن است کانی اصلی باشد.کانیهای فرعی دیگر عبارتند از آپاتیت ، منیتیت ، ایلمنیت و گاهی زیرکن. فلدسپاتوئیدها در انواع قلیایی بازالتها به مقدار کم ممکن است وجود داشته باشد. شیشه ممکن است یکی از اجزای اصلی یا فرعی بازالتها باشد بادامکهای بازالتها از کانیهای معمولی این سنگها بااضافه زئولیتها ، کلسیت و کوارتز ممکن است پر شده باشد.
دگرسانی بازالتها
پیروکسنها دگرسان شده به کلریت ، سرپانتین و کربنات تبدیل میشود، الیوینها به ایدینگزیت و سرپانتین یا ناترونیت تبدیل میشوند. فلدسپاتها معمولا دگرسان نشدهاند ولی ممکن است کائولینیزه یا کلریتیزه شده باشد.
انواع مختلف بازالتها
کوارتز بازالت
الیوین بازالت
هیپرستن بازالت
هورنبلند بازالت
ملافیر : نام منسوخی است که برای انواعی از بازالت که در دوران اول تشکیل شده اند نیز بکار میرفته است.
تولئیت : عبارت از بازالتی است که اگر ترکیب آن را به روش CIPW محاسبه کنیم دارای هیپرستن خواهد بود.
پیکریت : نامی است که برای بازالتهایی که دارای مقدار زیادی الیوین است بکار رفته است. گرچه به نوعی از پریدوتیتها نیز پیکریت گفته میشود.
اسپیلیتها : بازالتهای هستند که لابرادوریت آنها آلبیتیزه شده و اوژیت آنها در نتیجه دگرسانی به آکتینوت ، کلریت ، اپیدوت و الیوین سرپانتینیزه تبدیل شده است.
ساخت و بافت بازالتها بازالتها دارای ساخت و بافتهای خیلی مختلفی هستند و از انواع تمام بلورین تا شیشهای تغییر میکنند. مهمترین انواع آنها بدین قرار است.
بافت شیشهای : اکثرا شیشه قهوهای روشن با کریستالیتها و میکرولیتهای کم
بافت نیمه بلورین : خمیره شیشهای که قسمت عمده سنگ را تشکیل داده و دارای تعداد کمی بلورهای درشت است این بافت را بافت ویتروفیر میگوییم و سنگ مربوط بازالت و تیروفیر نیز نامیده میشود.
بافت واریولیتیک : گاهی مقادیر مختلفی اسفرولیت های گرد یا نامنظم پلاژیوکلاز که بطور شعاعی در یک خمیره که ممکن است دارای مقادیر مختلفی شیشه باشد قرار گرفته است این نوع بافت را واریولیتیک و سنگ مربوط را واریولیت گویند.
بافت انترسرتال : خمیره بیشتر دارای بلورهای میکروسکوپی ذرات شیشهای است که در جهتهای مختلف بین بلورهای فلدسپاتها قرار گرفته است. این بافت را گاهی بافت انترسرتال نیز مینامند.
بافت هیالوپلیتیک : اگر خمیره بیشتر از بلورهای میکروسکوپی فلدسپاتها (پلاژیوکلازها) تشکیل شده و اوژیت در میان آنها دیده شود و مقدار شیشه ناچیز باشد. این بافت را هیالوپیلتیک گویند.
بافت پیلوتاکسیتیک : خمیره از میکرولیت های فلدسپاتها تشکیل میشود.
بافت گرانولیتیک : خمیره بیشتر از پیروکسنها و به مقدار کم از پلاژیوکلازهای تشکیل شده است که بین سایر بلورها قرار گرفته است.
بافت افیتیک : خمیره از میکرولیتهای پلاژیوکلازها تشکیل که بوسیله بلورهای بیشکل پیروکسن احاطه شده است.
محل تشکیل بازالتها بازالتها فراوانترین سنگ آذرین خروجی است و اکثر بصورت جریانهای گدازهای و همچنین سنگهای آذر آواری دیده میشود. سه دسته مهم بازالت از نظر زمین شناسی وجود دارد.
بازالتهای جلگهای : که همراه با کوارتز دیابازها ظاهر میشوند و با ضخامتهای زیاد وسعت خیلی زیاد را میپوشاند.
بازالتهای الیویندار : در ناحیه اقیانوسها و معمولا همراه با مقدار کمی تراکیت و فنولیت دیده میشود.
بازالتهایی که همراه با آندزیت ، داسیت و ریولیت دیده میشود و اکثرا در نواحی چین خورده ظاهر میشود.
مباحث مرتبط با عنوان
آپاتیت
آنورتیت
بافت سنگ آذرین
پریدوتیت
پگماتیت
پلاژیوکلاز
پیروکسن
دیابازها
ریولیت
سنگ آتشفشانی
سنگ آذرین
سنگ شناسی آذرین
هیپرستن
نظرات
document.write(get_cc(4632206))
( نظر بدين )
لینک نوشته
چهارشنبه، 19 بهمن، 1384 - bahram serky
کوارتز(Quartz)
سیلیکن SiO2
سیستم تبلور
هگزاگونال تا دمای 573 درجه
رده بندی
اکسید
رخ
ناقص - مطابق با سطح (1011)
جلا
شیشه ای - چرب
شکستگی
صدفی - تراشه ای خشن
شفافیت
شفاف - نیمه شفاف- غیرشفاف
اشکال ظاهری
بلوری - آگرگات دانه ای - توده ای
ژیزمان
فراوان ; یافت شده در سنگهای ماگمایی اسیدی و پگماتیت های برزیل و روسیه
خواص شیمیایی
محلول در HNO3 مقدار و Mg تحت تاثیراسیدها کم می شود
رنگ کانی
سیاه - خاکستری - قهوه ای - بنفش تیره - سبز- صورتی
رنگ اثر خط
سیاه
تفاوت با کانی های مشابه
سختی - چگالی - رخ پذیری - انحلال در اسیدها - واکنش های شیمیایی - اشعه ایکس
تشابه کانی شناسی
آپاتیت - پولوسیت - بریل - توپاز - فناکیت
پاراژنز
فلدسپات ها - میکاها - آمفیبول ها - پیروکسن ها
منشا تشکیل
ماگمایی- پگماتیتی - هیدروترمال دگرگونی - رگه های تیپ آلپی دگرسانی ها- رسوبی
شکل بلورها
منشوری - بی پیرامیدال - پسودوکوبیک
سایر مشخصات
لومینسانس سبز کامل و کرم و نارنجی تاقرمز نشان می دهد
نظرات
document.write(get_cc(4632199))
( نظر بدين )
لینک نوشته
چهارشنبه، 19 بهمن، 1384 - bahram serky
ریشه لغوی
سنگهای آذرین ، Igneous rocks نام خود را از واژه Ignis گرفتهاند که در لاتین به معنای "آتش" است.
دید کلی
این سنگهای پرورده آتش ، زمانی تودهای داغ و مذاب را به نام ماگما تشکیل میدادهاند، که سرد شدن تدریجی ماگما ، آنها را به سنگ سخت و جامد تبدیل کرده است. بنابراین گدازهای که از دهانه آتشفشان فوران کرده و بر سطح زمین جاری میشود، به سرعت سرد و سخت شده و سنگی آذرین را بوجود میآورد.
تاریخچه و سیر تحولی
اغلب مولفین یونانی و رومی ، آتشفشانها ، فعالیتهای آتشفشانی و زمین لرزه ها را توصیف میکردند. استاربو جغرافیدان و مورخ یونانی (63 قبل از میلاد ـ 20 بعد از میلاد ) فعالیتهای آتشفشانی اتنا ، سوما ـ وزوو و جزایر لیپاری را توصیف کرد. او آتشفشانها را به منزله دریچههای اطمینان تلقی مینمود که از آنها مواد سیال خارج میشود.
در قرن هیجدهم اولین مناظرات و مباحثات تند و شدید درباره ماهیت و منشا سنگها در گرفت. در مباحثات منشا سنگها مناظراتی بین دسته و گروههای زیر وجود داشت: در یک طرف نپتونیستها و در طرف دیگر ولکانیستها و پلوتونیستها قرار داشتند. نپتونیستها معتقد بودند که سنگهای پوسته متوالیا در یک اقیانوس اولیه تهنشین شدهاند و به نظر آنها بازالت و گرانیت هر دو سنگهایی هستند که در این اقیانوس بزرگ را سبب شدهاند. پلوتونیستها اعتقاد داشتند که زمین از انجماد مواد مذاب و داغ بوجود آمده است و گرانیت را یک سنگ نفوذی داغ به شمار میآوردند.
در سال 1825 واژه ماگما و مفهوم منحصر به فرد ماگمای اولیه توسط اسکراپ عنوان شد.
سرجـیـمزهال ( 1761 ـ 1832 ) به همراه ریمور ( 1726 ) و اسپالانزانی ( 1794 ) و جورج وات ( 1804 ) پیترولوژی تجربی را پایهگذاری کرد.
در سال 1844 چاربز داروین ( 1882ـ 1809 ) اظهار داشت که انواع مختلف سنگهای ماگمایی ممکن است از یک ماگمای اولیه اشتقاق یافته باشند به شرط آنکه ترکیب ماگما با تبلور و جدایش یک یا چند کانی مشکل سنگها تغییر یابد.
در سال 1850 هنری کلیفتون سوربی ( 1826ـ 1908 ) جهت مطالعه میکروسکوپی ، اولین مقطع نازک سنگها را تهیه کرد.
اوایل سال 1861 روش طبقه بندی شیمیایی سنگها را ابداع کرد و در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برخی از روشهای نمایش شیمیایی و نهایتا طبقهبندی شیمیایی سنگها پا به عرصه ظهور نهاد ( موینسون ـ لسینگ 1899 ، کراس ، ایدینگز ، پیرسون و واشنگتن 1903 ، اوسان 1919 ، نیگلی 1920 ، فون ولف 1922 ).
آلفرد لوتاروگز ( 1915 ) از کتابش تحت عنوان « منشا قارهها و اقیانوسها » ، اصل و ریشه سوالات پزولوژیستها را به مفهوم تغییر ناپذیری قاره مربوط دانست.
در سال 1969 موریس و ریچادر ویلژوئن اولین توصیف دقیق شیمیایی و سنگ شناسی یک سری جدید و مهم سنگهای آتشفشانی را که واجد انواع اولترامافیکها بود ، منتشر ساختند.
از آن زمان تا به امروز سنگ شناسی آذرین همانند دیگر رشتههای علوم فراز و نشیبهای بسیاری را پشتسر گذاشته و با کوشش پیشگامان علم پترولوژی تجربی ، بررسی شرایط تشکیل کانیها و سنگها ، بویژه سنگهای آذرین و دگرگونی رو به رونق نهاد.
انواع سنگهای آذرین
انجماد ماگما به سنگهای آذرین ، یا در سطح زمین صورت میگیرد و یا در داخل پوسته زمین ، بنابراین بر حسب اینکه ماگما در کجا منجمد شود دو گروه سنگ آذرین خواهیم داشت.
سنگهای آذرین خروجی:سنگهای آذرینی را که از انجماد ماگما در سطح زمین بوجود میآید سنگهای آذرین خروجی مینامند.
سنگهای آذرین نفوذی:به آن دسته از سنگهای آذرین که از انجماد ماگما در داخل پوسته زمین تشکیل میگردد سنگهای آذرین نفوذی گفته میشود. سنگهای آذرین نفوذی خود در پوسته زمین به اشکال مختلفی منجمد میشوند که شامل موارد زیر میباشند.
لاکولیتها
سیلها
دایکها
لوپولیتها
پاتولیتها
فاکولیتها
استوکها
انواع سنگهای آذرین از نظر رنگ
سنگهای آذرین فلسیک یا روشن
سنگهای آذرین مافیک یا تیره
سنگهای آذرین بینابینی
نظرات
document.write(get_cc(4632191))
( نظر بدين )
لینک نوشته
چهارشنبه، 19 بهمن، 1384 - bahram serky
ریشه لغوی
Magma کلمهای است یونانی به معنی خیر که برای مذابهای طبیعی سیلیکاته بکار گرفته میشود.
اطلاعات اولیه
ماگما مایعی است سیلیکاته با گرانروی زیاد همراه با گاز و مواد فرار گدازه یا لاوا ماگمایی است که مواد فرار خود را از دست داده باشد. ماگماها ممکن است کاملا مایع و یا نیمه متبلور باشند. گدازهها معمولا نیمه متبلورند. زیرا محتوی بلور ، کانیهایی هستند که نقطه ذوب و یا انجماد بالاتر دارند. این بلورها یا مستقیما از ماگما متبلور شدهاند و یا کانیهای دیرگداز سنگ ما در ماگما هستند که از سنگ مادر جدا شده و به داخل ماگما افتادهاند.
انواع ماگما
"یاگار" ماگماها را از لحاظ محتوی گاز به سه دسته به قرار زیر تقسیم میکند:
هیپوماگما:ماگمایی است محتوی گاز فراوان و تحت فشار که به علت فشار زیاد لیتوستاتیک گازها در ماگما بصورت محلول باقی ماندهاند.
پیرو ماگما:ماگمایی است پرگاز و کف مانند که گازهای آن آزاد شده اما از ماگما خارج نشده است.
اپی ماگما:ماگمایی است فقیر از گاز شبیه به گدازهها.
گرانروی ماگماها
گرانروی ماگما بسته به ترکیب شیمیایی ، درجه حرارت و مقدار درصد گاز محلول تغییر میکند. گرانروی ماگماهای بازالتی حداقل 100 پواز و گرانروی ماگماهای گرانیتی بین 3 10 تا 6 10 پواز میباشد. گازهای محلول در ماگما سبب پایین آمدن وزن مخصوص کلی ماگما و نیز تقلیل گرانروی میشوند. گرانروی یک ماگما با پیشرفت تبلور در آن ماگما نسبت مستقیم دارد. زیرا افزایش فازهای جامد و بالا رفتن درصد سیلیس در مایع باقی مانده موجب افزایش گرانروی میشود.
حرارت ماگماها
حرارت ماگماها بین 1500 تا 500 درجه سانتیگراد است. ماگماها وقتی میتوانند به سطح زمین برسند که حرارتی بین 950 ( ریولیتها ) تا 1200 درجه سانتیگراد ( بازالتها ) داشته باشند زیرا در کمتر از این حدود حرارتی ، ماگماها منجمد شده و در همان عمقی که هستند متوقف میشوند.
ترکیب شیمیایی ماگماها
مطالعات زیادی برای تشخیص ترکیب شیمیایی ماگماها از لحاظ کانی شناسی ، درصد اکسیدها و مواد فرار صورت گرفته و نتیجه این شده که ماگماها اصولا از اکسیدهای مختلف تشکیل شدهاند اما بسته به نوع ماگما درصد هر اکسید متفاوت است. اکسیدها عمده سازنده ماگماها عبارتند از: Si O2 , Al2 O3 , Fe O , Fe2 O3 , Ca O , Mg O , Na2 O , K2 O , Ti O2 , Mn O , P2 O5 , H2 O , C O2 علاوه بر اکسیدها فوق ، ترکیبات زیر نیز در ماگماها دیده شدهاند: Fe Cl3 , Al cl3 , B O3 , H F , H CL , C O , S O2 , S H2 , H2 , N H3 , C H4 ,
نظرات
document.write(get_cc(4632181))
( نظر بدين )
لینک نوشته
چهارشنبه، 19 بهمن، 1384 - bahram
Monday, December 25, 2006
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment